لطیفه


زنی در هنگام رانندگی، درست جلو حیاط یک تیمارستان لاستیک ماشینش پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد .
هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت از روی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد .
زن حیران مانده بود که چکار کند . تصمیم گرفت که ماشینش را همانجا رها کند و برای خرید مهره چرخ برود .
در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود ، او را صدا زد و گفت :
از 3 چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با 3 مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی .
آن زن اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست!!!
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت : ‏«خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای بود . پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟؟؟
دیوانه لبخندی زد گفت:
من کارمند اینجام؛ دیونه باباته نکبت



نظر

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - جمعه 98 بهمن 12 ساعت ساعت 9:53 عصر


هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست استعمار پیر مکار انگلیس

بسم الله الرحمن الرحیم

هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست استعمار پیر مکار انگلیس

گوشه ای از کارنامه انگلیس خبیث در ایران

به بهانه بازگشائی سفارت انکلیس در تهران

از قحطی بزرگ در ایران چه می دانید ؟ آیا می دانید هولوکاستواقعی در ایران رخ داده است ؟ آیا میدانید مابین سالهای 1917 تا 1919  میلادی (1296 تا 1298 شمسی ) بیش از 40 درصد جمعیت ایران جان خود را ازدست دادند ؟ برای آشنایی با چگونگی هولوکاست 9 میلیون ایرانی با طراحی استعمار پیر مکار انگلیس  ،  با ما همراه شوید .
طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول ،  بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشورقربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند  .  اسناد این قتل عامقریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستانقرار دارد و این کشور هنوز هم از انتشار آن ها ممانعت می کند  .

با آغاز جنگ جهانی اول  .  کشورهایروسیه  ،  فرانسه و بریتانیا تحت عنوان "دول متفق" و کشورهای اتریش و آلمان بهعنوان "دول محور" آغاز شد و سپس عثمانی  ،  ایتالیا و ژاپن نیز با پیوستن بهاین گروه  ،  میدان جنگ را به آسیا و خاورمیانه نیز گسترش دادند .

در زمان آغاز جنگ جهانی اول  ،  وضعیت داخلی ایران بسیار متزلزل بود  .  اوضاعآشفته و نابسامان اقتصادی و سیاسی و مداخله بدون حد و مرز قدرتهای خارجی  ،  ایران را تا آستانه یک دولت ورشکسته پیش برد .

احمد شاه
احمدشاه  ،  شاه بی کفایت ایران در 18 سالگی تاجگذاری کرد

با وجوداعلام بی طرفی ایران  ،  نیروهای متخاصم انگلیس و روس از نقاط مختلف وارد کشورشدند  .  جدا از دلایل ژئوپلتیک و منابع حیاتی ایران که برای ادامه جنگ ضروریبود  ،  یکی از دلایل این تعرض به ایران ،  شکل گیری احساسات همسو با آلمان ازطریق یکی از مقامات دربار بود و بریتانیا از بیم وقوع کودتای آلمانی درایران ،  نیروهای خود را تا پشت دروازه های پایتخت پیش آورد .  

اشغال

دولتعثمانی نیز با بهانه تراشی در مورد حضور نیروهای روس در آذربایجان ،  ازمرزهای شمال غرب نیروهای خود را وارد کشور کرده و توقف نقض بی طرفی را بهخروج روسیه از آذربایجان موکول کرد . قوای روس در شهرهای آذربایجان ،  اردبیل ،  قزوین و انزلی ،  حضور داشتند و بخشهایی از جنوب کشور از جمله بوشهر و بندرلنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود .
همچنینواحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه نیروهای هندی تحت امر خود از بحرینوارد آبادان شدند و این شهر را اشغال کردند .  عمده ‏ترین توجیه ورود ایننیروی نظامی ،  ضرورت محافظت از تأسیسات استخراج نفت در منطقه خوزستان بود .

بدین ترتیب انگلیسی ها از سال 1917 ایران را تحت اشغالخود درآوردند .

اجساد

اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزم وار بر روی هم انباشته شده بود

درهمین زمان قحطی در ایران بیداد می کرد و همه روزه کودکان ،  زنان و سالمندانبسیاری را به کام مرگ می کشاند .  نیروهای اشغالگر انگلیس تمامی منابع وتولیدات کشاورزی را برای گذران نیاز نظامیان در جنگ خود ،  خریداری کرده واحتکار می کردند .  عجیب تر اینکه ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذاییاز بین النهرین و هند و حتی از آمریکا به ایران شد .

میرزا خلیل خان ثقفی - پزشک دربار - در خاطرات خود از اوضاع حاکم بر تهران می گوید که نشان دهنده عمق فاجعه در پایتخت است :

 

"ازیکی از گذرگاه های تهران عبور می‏کردم .  به بازارچه‏ ای رسیدم که در آنجادکان دمپخت‌پزی بود .  رو به روی آن دکان ،  دو نفر زن پشت به دیوار ایستادهبودند .  یکی از آنها پیرزنی بود صغیرالجثه و دیگری زنی جوان و بلندقامت .  پیرزن که صورتش باز بود و کاسه گلینی در دست داشت ،  گریه‏ کنان گفت  :  ایآقا ،  به من و این دختر بدبختم رحم کنید ؛  یک چارک از این دمپخت خریده و بهما بدهید ،  مدتی است که هیچ کدام غذا نخورده‏ ایم و نزدیک است از گرسنگیهلاک شویم .
گفتم :  قیمت یک چارک دمپخت چقدر است تا هر قدر پولش شد ،  بدهم خودتان بخرید .  گفتند  :  نه آقا ،  شما بخرید و به ما بدهید چون ما زن هستیم ،  فروشنده ممکن استدمپخت را کم کشیده و ما متضرر شویم .  یک چارک دمپخت خریده و در کاسه آنهاریختم .  همان جا مشغول خوردن شدند و به طوری سریع این کار را انجام دادند کهمن هنوز فکر خود را درباره وضع آنها تمام نکرده بودم ،  دیدم که دمپخت راتمام کردند .  گفتم :  اگر سیر نشده‏ اید یک چارک دیگر برایتان بخرم ،  گفتند : آری بخرید و مرحمت کنید ،  خداوند به شما اجر خیر بدهد و سایه‏ تان را از سراهل و عیالتان کم نکند .

ازآنجا گذشتم و رسیدم به گذرِ تقی خان . در گذر تقی خان یک دکان شیربرنجفروشی بود .

من از وسط کوچه رو به بالا حرکت می‏کردم و نزدیک بود بهدکان برسم که ناگهان در طرف مقابلم , چشمم به دختری افتاد که در کنار دیواریایستاده و چشم به من دوخته بود .
دفعتاَنگاهش از سوی من برگشت و به بساط شیربرنج فروشی افتاد .  آن دختر ،  شش ،  هفتسال بیشتر نداشت .  لباسها و چادرش پاره پاره بود و چشمان و ابروانش سیاه وبا وصف آن اندام لاغر و چهره زرد که تقریباَ به رنگ کاه درآمده بود بسیارخوشگل و زیبا بود .  همین که نگاهش به شیربرنج افتاد لرزشی بسیار شدید درتمام اندامش پدیدار گشت و دستهای خود را به حال التماس به جانب من و دکانشیربرنج فروشی که هر دو در یک امتداد قرار گرفته بودیم دراز کرد و خواستاشاره ‏کنان چیزی بگوید اما قوت و طاقتش تمام شد و در حالی که صداینامفهومی شبیه به ناله از سینه ‏اش بیرون آمده ،  به روی زمین افتاد و ضعفکرد .
منفوراَ به صاحب دکان دستور دادم که یک بشقاب شیربرنج که رویش شیره هم ریختهبود آورده و چند قاشقی به آن دختر خوراندیم .  پس از اینکه اندکی حالش به جاآمد و توانست حرف بزند .  گفت  :  دیگر نمی‏خورم ،  باقی این شیربرنج را بدهیدببرم برای مادرم تا او بخورد و مثل پدرم از گرسنگی نمیرد . »

احمدشاه بزرگترین محتکر غلات در زمان قحطی بود

بدتراز هر مصیبت دیگر ،  مشارکت شاه و جمعی از حواریون او در احتکار مایحتاجعمومی است که نشان از بی مایگی و بی اعتنایی به تنگدستی مردم به روزگاراشغال کشورش از سوی اجانب دارد .  در این برهه میرزا حسن خان مستوفی‏ الممالکبا جدیت و تلاش فراوان ،  به رغم درگیر شدن با عوامل آشکار و نهان انگلیس وروس ،  با وضع برنامه ای درصدد نجات هموطنان خود از این وضع آشفته ،  مقابلهبا محتکران و اتخاذ تدابیری برای خرید عادلانه ارزاق عمومی به ویژه گندم ،  برنج ،  جو و توزیع آن میان هموطنان بود .

احمدشاه جوان بود که تن به پیشنهاد خرید منصفانهرئیس‏ الوزرای خود نیز نمی‏داد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیرهکرده بود .  شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار می‏داشت « جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم» .

قحطی 1917 ؛    بزرگترین فاجعه تاریخ ایران
قحطی بزرگ ایران در سالهای 1917 تا 1919 از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار عظیم تر بوده است .  
ازگزارش‌های مطبوعات آن زمان کاملا روشن است که در تابستان 1917 ایران درآستانه قحطی قرار داشت و برداشت محصولات تنها وقفه‌ای کوتاه در آن ایجادکرده بود .  روزنامه ایران در 18 اوت 1917 چنین گزارش می‌دهد :  «بر اثرتلاش‌های دولت ،  هم‌اکنون مقدار قابل توجهی غله در حال ورود به شهر است ودیروز قیمت جو در هر خروار از 35 تومان به 30 تومان کاهش یافت» .  اما اینتسکینی گذرا بود .  ایران در 21 سپتامبر 1917 می‌نویسد :  «نبود غله دارد درسراسر ایران قحطی به وجود می‌آورد .  تاثیر کمبود غله بویژه در کاشان مشهوداست و هیچ ترفندی نمی‌تواند اوضاع را بهتر کند ،  زیرا حمل غله از قم یاسلطان‌آباد به کاشان ممنوع است و مازاد غله این مناطق به شهرهای شمالیارسال می‌شود» .

بدلیل ممنوعیت ورود غله از قم و سلطان آباد به کاشان بسیاری از مردم این شهراز گرسنگی کشته شدند

گرسنگی فراگیر در تمام نقاط ایران
در گزارش روزنامه رعد در یازدهمژانویه 1918 چنین آمده است :  «به گزارش نظمیه ،  هفته گذشته 51 نفر بر اثرگرسنگی و سرما در خیابان‌های تهران جان باخته‌اند» .  در همین مقاله بهاقدامات امدادی انجام گرفته برای مقابله با قحطی در تهران اشاره شده است :  «تا پایان دسامبر ،  کمیته مرکزی صدقات اقدامات زیر را برای فقرای شهر بهانجام رسانده است :  اختصاص باغ اعتماد حضور با اتاق‌های زیاد و با اسباب واثاثیه مورد نیاز و گرمایش برای اقامت مستمندان ،  اختصاص باغ مجزایی برایزنان مستمند و کودکان ،  پناه دادن به یک‌هزار نفر ایجاد یک حمام برای آنها ،  تأمین البسه مورد نیاز ،  تأمین جیره روزانه برای چای ،  آش و برنج ،  معالجهبیماران ،  نگهداری از زنان باردار و تأمین شیر نوزادان یتیم ،  تأسیس یکمریضخانه 30 تختخوابی ،  ایجاد کارخانه‌ای برای قالیبافی زنان و کودکان کهتاکنون 8 دستگاه دار قالیبافی در حال کار در آن مستقر شده است و تعیینمعلمی برای تعلیم علوم دینی به کودکان» .  
رعددر بیستم ژانویه درباره بیماری و گرسنگی می‌نویسد :  «در چند روز گذشتهتعدادی بر اثر وبا در بارفروش و دیگر نقاط نزدیک دریای خزر درگذشته‌اند» .  

رعد در 28ژانویه درباره اوضاع قم می‌نویسد :  «اوضاع شهر قم از نظر مواد غذایی اسفباراست .  طی هفته گذشته ،  بیش از 50 نفر بر اثر گرسنگی و سرما جان باخته‌اند وتعدادی از آنها هنوز دفن نشده‌اند .  برخی از مردم برای غذایشان تنها خونگوسفند در دسترس دارند» .  
اینروزنامه در شماره 29 ژانویه درباره پیشنهاد گشایش نانوایی‌های دولتی درتهران می‌نویسد :  «دولت بنا دارد 20 دکان نانوایی برای فروش نان ارزان بهفقرا باز کند و نانوایان دیگر هم می‌توانند به هر قیمت که بخواهند نانبفروشند» .  رعد در 5 فوریه 1918 درباره آمار مرگ و میر در خیابان‌های تهرانمی‌نویسد :  «حاکم تهران به وزارت داخله گزارش داده است ،  طی 20 روز گذشتهتعداد مردگان بویژه به‌خاطر قحطی در تهران به 520 نفر رسیده است ،  یعنیبه‌طور متوسط در هر روز 36 نفر» . کالدولدر تلگرافی به تاریخ 22 ژانویه 1918 ،  چنین گزارش می‌کند :  «در شهر‌هایگوناگون به امداد فوری نیاز است .  روزانه چندین مرگ گزارش می‌شود .  درولایاتی که دولت ایران قیمت‌های خاصی را تعیین کرده حجم محدودی از گندم ،  برنج و دیگر مواد غذایی را می‌توان خرید .  

زنان روزها در صف نانوایی منتظر دریافت نان بودند و نهایتا بسیاری از آنها دست خالی و گرسنه باز میگشتند

در 14 فوریه 1918 ،  دکتر ساموئل جردن ،  رئیس کالج آمریکا در تلگرافیچنین می‌نویسد :  «تنها در تهران 40‌هزار بینوا وجود دارد .  مردم ،  مردارحیوانات را می‌خورند .  زنان نوزادان خود را سر راه می‌گذارند .  

( این یک نمونه کوچکی از اعمال خباثت آمیز انگلیسی ها بود وآمریکا هم به آ ن افزوده شد و جنایات ضد بشری فراوانی در حق ملت مظلوم ایران انجام دادند و می دهند و به بهانه هلوکاست دروغین یهودی کشی فرزند نا مشروع خود صهیونیسم را در سرزمین مقدس فلسطین بوجود آوردند وملت رنجدیده و مظلوم فلسطین را قتل عام کرده و از وطن آباء و اجدادی خود آواره کردند .

  پس این حق برای ملت ایران و مظلومان عالم محفوظ است که تا شیطنت های آنها ادامه دارد با فریاد رسا مرگ بر آمریکا , مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل شعار خود قرار دهد) .

 

منبع : مشرق

 



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - شنبه 94 شهریور 8 ساعت ساعت 2:17 عصر


حکایت دختری که با اصرار در شب اول قبر پهلوی مادرش خوابید

بسم الله الرحمن الرحیم

حکایت دختری که با اصرار در شب اول قبر پهلوی مادرش خوابید

علامه طباطبائی (ره) از مرحوم آقای میرزا علی آقا قاضی(ره) نقل کردند که می فرمودند :   در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما ، مادر یکی از دخترهایی افندی ها 2 فوت کرد .   این دختر در مرگ مادر بسیار ضجه و گریه می کرد و با تشیع کنندگان تا قبر مادر آمد و آنقدر ناله کرد که تمام جمعیت مشیعین را منقلب کرد . تا وقتی که قبر را آماده و خواستند مادر را در قبر گذارند فریاد می دیدند اگر بخواهند اجباراً دختر « صاحبان عزا » . زند که من از مادرم جدا نمی شوم ، هر چه خواستند او را آرام کنند مفید واقع نشد را جدا کنند بدون شک جان خواهد سپرد بالاخره بناشد مادر را در قبر بخوابانند دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند ولی روی قبر را از خاک انباشته نکند و فقط روی آن را از تخته ای بپوشانند و سوراخی هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه و سوراخ بیرون آید . دختردر شب اول قبر ، پهلوی مادر خوابید ، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند که ببینند بر سر دختر چه آمده است ، دیدند تمام موهای سرش سفید شده است؟ گفتند :   چرا اینطور شده است؟ گفت :   هنگام شب من که پهلوی مادرم خوابیدم ، دیدم دو نفر از ملائکه آمدند و در دو طرف او ایستادند و یک شخصی محترم هم آمده در وسط ایستاده آن دو نفر فرشته مشغول سوال از عقائد او شدند و او جواب می داد . سوال از توحید نمودند ، جواب داد :   خدای من واحد است . سوال از نبوت کردند» جواب داد پیامبر من محمد ابن عبد الله (ص) است . سوال کردند امامت کیست :   آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت من امام او نیستم در این حال آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش به آسمان زبانه می کشید . من از « لست لهابه امام وحشت و دهشت این واقعه به این حال که می بیند در آمده ام . مرحوم قاضی می فرمودند :   چون این طایفه دختر ، سنی مذهب بودند و این واقعه مطابق عقاید شیعه واقع شد ، آن دختر شیعه شد و تمام طائفه او که از افندی ها بودند همگی به برکت این دختر شیعه شدند .

 

 منظور از افندی ها سنی ها ی عثمانی بودند

 

منبع :   صد زن صد داستان صفحه 41



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - چهارشنبه 94 شهریور 5 ساعت ساعت 11:59 عصر


حدیث سلسلة الذهب چیست و چرا به این اسم معروف شده است ?

بسم الله الرحمن الرحیم

حدیث سلسلة الذهب چیست و چرا به این اسم معروف شده است ؟

ذهب

حدیث سلسلة الذهب یعنی سخن زنجیره‌ای طلایی است و به حدیثی گفته می‌شود که تمام راویان آن از امام معصوم (ع) باشند.  به این صورت که امام معصوم روایتی را از پدر خود نقل کند و او از پدرش تا این که به حضرت علی (ع) یا پیامبر (ص) برسد.

امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) هنگامی که در سفر به خراسان وارد شهرستان نیشابور شد ، در بازار شهر دو عالم و پیشوای شهر به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی به حضرت عرض کردند : بحق پدران پاکیزه و گذشتگان گرامی خود ، صورت مبارک خویش را بر ما آشکار کن و حدیثی از پدران خود از جدت برای ما ذکر کن.

بیست و چهار هزار نویسنده در انتظار شنیدن حدیث بودند که آن را ثبت کنند ، حضرت فرمود : حدیث کرد مرا پدرم موسی بن جعفر و او از پدرش امام صادق... سلسله سند را ادامه داد تا رساند به پیامبر اکرم (ص) و او از جبرئیل که گفت : شنیدم از حضرت رب العزّه سبحانه که می‌فرماید:

"کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی؛ کلمه لا اله الا الله حصار من است ، پس هر کس که آن را بگوید ،‌ داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من شود ، ایمن از عذاب من خواهد بود".

پی‌نوشت‌ها:

1 - طرائف المقال، سید علی بروجردی، ج2، ص 255.

2 - منتهی الامال ، شیخ عباس قمی ، ج2، ص 503؛

3 - مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی، ح2، ص 234؛

4 - مستند الامام الرضا(ع) عزیز الله عطاردی، ج1، ص 61.

منبع : مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - سه شنبه 94 شهریور 4 ساعت ساعت 12:24 صبح


راه ولایت

بسم الله الرحمن الرحیم

راه ولایت

نقشه مسیر هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو مورخین در مورد مسیر حرکت امام رضا (علیه السلام) با یکدیگر اختلاف نظر داردند ...

 راه ولایت

ولی بعد ازتحقیقات گسترده ای که به صورت حضوردر مناطق مختلف وتحقیقات میدانی وبررسی منابع تاریخی توسط گروه پژوهشی راه ولایت انجام گرفته مسیر اصلی حضرت مسیر(مدینه ـ نقره ـ بصره ـ اهوازـ اقلیدـ ابرقوه ـ یزدـ رباط پشت بادام ـ طبس ـ نیشابورـ ده سرخ ـ سناباد (طوس) ـ مرو. ) به تایید رسیده است. دلیل انتخاب این مسیر از طرف مأمون این بوده که کمتر علویان وشیعیان در مسیر راه امام قرار بگیرند.  

به شهادت تاریخ امام (علیه السلام) از مکانهای مختلفی که عبور می کردند مورد استقبال  بسیارگرم مردم قرار می گرفتند. این تصویر نقشه مسیر عبور وهجرت امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو را نشان می دهد که در سال 200 هجری قمری مأمون علیه العنه برای دستیابی به اهداف شوم وننگینش از جمله دور ساختن امام از کانون نهضتهای احتمالی وکسب محبوبیت در میان دوست داران اهل بیت (علیهم السلام)، حضرت و تعدادی از علویون را مجبور به این امر کرد.

منبع : درگاه خدمات فرهنگی تبلیغی حرم مطهر امام رضا علیه السلام



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - یکشنبه 94 شهریور 2 ساعت ساعت 7:29 عصر


یا اَبَاالْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا بْن

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

یا اَبَاالْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَاللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ

ای ابا الحسن اى على بن موسى اى (حضرت) رضا اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقا و سرورما , ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت بکن .

التماس دعا

حرم

حرم



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - شنبه 94 شهریور 1 ساعت ساعت 10:46 صبح


قابل توجه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باید به ادبیات مقام معظم رهبری توجه ویژه داشته باشد وخبر نگاران خودرا آموزش بدهد در گزارشهای خود از خاور میانه استفاده نکنند و غرب آسیارا جایگزین خاور میانه بنمایند .

رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند :

«اسم خاورمیانه غلط است ؛

اینجا غرب آسیا است .

 آسیا یک قارّه‌ی بزرگی است ، ما در غرب آسیا قرار داریم .»



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - پنج شنبه 94 مرداد 30 ساعت ساعت 1:44 عصر


تلخیصی ازبیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بی

بسم الله الرحمن الرحیم

تلخیصی ازبیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام و اتحادیه‌ی رادیو و تلویزیون‌های اسلامی    1394/05/26

 امروز به نظر ما مصداق مجاهدت که در مقابل ما مسلمانها ، ما پیروان اهل بیت قرار دارد ، عبارت است از مبارزه‌ی با نقشه‌های استکبار در منطقه‌ی اسلامی ؛

امروز بزرگ‌ترین مجاهدت این است . با نقشه‌های استکبار باید مبارزه کرد .

این منطقه‌ای که اروپایی‌ها اصرار دارند اسم آن را بگذارند خاورمیانه ؛ یعنی خاور را ، شرق را به نسبت اروپا میسنجند . یک‌جا شرق دور است ، یک جا شرق میانه است ، یک جا شرق نزدیک است ؛ این تکبّر اروپایی‌ها [را ببینید!] از اوّل اینجا شده «خاورمیانه» ؛ اسم خاورمیانه غلط است ؛ اینجا غرب آسیا است . آسیا یک قارّه‌ی بزرگی است ، ما در غرب آسیا قرار داریم .

روی این منطقه برنامه دارند ، نقشه دارند ؛ باید این نقشه‌ها را ببینیم چیست و با این مقابله کنیم ؛ این شد مجاهدت . قرآن به ما میگوید: جاهِدوا فِی اللهِ حَقَّ جِهادِه ؛() جهاد فی الله ، امروز این است .

 
توطئه‌ی علیه دنیای اسلام و این منطقه‌ی بالخصوص ، جدید نیست  ؛ قدرتهای استکباری صد سال یا بیشتر است که اینجا مشغولند . لکن این فشارها و این برنامه‌ریزی‌ها و این توطئه‌ها از دوران پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شدّت پیدا کرد ؛

 اوایل گیج بودند . بعد که به خود آمدند ، فشارها را شروع کردند . محور فشار هم جمهوری اسلامی ایران بود .در درجه‌ی اوّل همّتشان این بود که این تجربه در دیگر کشورها تکرار نشود ؛ دنبال این بودند . لذا به فکر افتادند که فشارها را روی ایران زیاد کنند ؛

الان ما 35 سال است به فشارهای دشمن عادت کرده‌ایم ؛

لکن بعد از نهضت بیداری اسلامی که در چهار پنج سال قبل در شمال آفریقا شروع شد - مصر و تونس و بعضی جاهای دیگر - این شدّت عمل دشمنان مضاعف شد ؛ یعنی به معنای واقعی کلمه ، دشمن سراسیمه شد ، دستپاچه شد ؛ کارهای زیادی کردند و الان [هم‌] ادامه دارد .

 ما یک عنوانی داریم در ادبیّات سیاسی‌مان و آن عبارت است از نظام سلطه ؛ یعنی تقسیم دنیا به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر ؛ این ، نظام سلطه است . آن کسانی که سردمداران نظام سلطه‌اند ، آنها دشمن هستند . اگر یک مصداق خارجی هم بخواهیم برایش مشخّص کنیم ، رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا است . مظهر کامل نظام سلطه ، رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا است .

 نقشه دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است یکی عبارت است از ایجاد اختلاف ، دوّمی عبارت است از نفوذ . این ، اساس نقشه‌ی دشمن در این منطقه است:

این گروه‌های تکفیریکه مشاهده میکنید ، همه ساخته‌ی دست اینها هستند . ما این را البتّه از چند سال پیش گفتیم ، بعضی‌ها تردید داشتند [امّا] امروز خود آمریکایی‌ها دارند اعتراف میکنند ؛ اعتراف میکنند که داعش را آنها به‌وجود آوردند ، اعتراف میکنند که آن جبهةالنّصره را آنها به‌وجود آوردند ، تکفیری‌ها را آنها به‌وجود آوردند ؛ خودشان درست کردند و یک عدّه مسلمان ساده‌لوح اگرچه صادق ، گول اینها را خوردند ؛

این چیزی که برای ما خیلی عبرت‌آموز است و باید به آن توجّه کنیم ، این است که گاهی انسان صادق‌النّیّه به‌خاطر عدم بصیرت ، داخل نقشه‌ی دشمن کار میکند ؛ این اتّفاق افتاد .

من به شما عرض میکنم که این اختلافاتی که امروز شما می‌بینید در عراق و در سوریه و در بقیّه‌ی جاها سعی میشود عنوان دعوای مذهبی به آن داده بشود ، به هیچ‌وجه دعوای مذهبی نیست ، دعوای سیاسی است . جنگ در یمن ، جنگ سیاسی است نه جنگ مذهبی ؛ به دروغ میگویند که بحث شیعه و سنّی است ، درحالی‌که شیعه و سنّی نیست . بعضی از آنهایی که زیر بمباران سعودی‌ها در یمن دارند بچّه و زن و کودک شیرخوار و بیمارستان و مدرسه را از دست میدهند ، شافعی‌اند ، بعضی‌شان زیدی‌اند ؛ بحث شیعه و سنّی نیست ، دعوا دعوای سیاسی است ، دعوای سیاستها است .

 
ما صریحاً و علناً به همه گفته‌ایم: ما دست دوستی به سمت همه‌ی دولتهای مسلمان منطقه دراز میکنیم ؛ ما با دولتهای مسلمان هیچ مشکلی نداریم .

 تشدید اختلافات در دنیای اسلام ، ممنوع است . ما با رفتارهایی که بعضی از گروه‌های شیعه انجام میدهند که موجب اختلاف میشود ، مخالفیم . ما صریحاً گفته‌ایم که با اهانت به مقدّسات اهل‌سنّت مخالفیم .

 نقشه‌ی دوّم دشمن نفوذ است ؛

نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق ، وسیله‌ای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور . ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست ؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکایی‌ها را در کشورمان اجازه خواهیم داد ، نه نفوذ سیاسی آنها را ، نه حضور سیاسی آنها را ، نه نفوذ فرهنگی آنها را ؛ با همه‌ی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد ؛ اجازه نخواهیم داد .

اخیراً خود آمریکایی‌ها تصریح کردند که دنبال تجزیه‌ی عراقند! میخواهند عراق را تجزیه کنند ؛ اگر بتوانند میخواهند سوریه را تجزیه کنند ؛ میخواهند کشورهای کوچک کوچک و تحت‌فرمان به‌وجود بیاورند ؛ به حول قوّه‌ی الهی این اتّفاق نخواهد افتاد .

 ما از مقاومت در منطقه دفاع میکنیم ؛ از مقاومت فلسطین -که یکی از برجسته‌ترین فصول تاریخ امّت اسلامی ، در طول این سالها مقاومت فلسطین است- دفاع میکنیم .

هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تأیید کند ، ما از او حمایت میکنیم ؛ انواع حمایتهایی که برای ما ممکن باشد ؛ همه‌جور حمایتی که برای ما ممکن است ،

از همه‌ی کسانی که در مقابله‌ی با سیاستهای تفرقه‌افکنانه‌ی آمریکا ایستادگی میکنند حمایت میکنیم ؛

ما تشیّعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم ؛ این تشیّعی نیست که ائمّه (علیهم‌السّلام) آن را ترویج کردند و آن را خواستند . تشیّعی که بر پایه‌ی ایجاد اختلاف ، بر پایه‌ی تمهید و صاف‌کردن جادّه برای حضور دشمنهای اسلام است ، این تشیّع ، تشیّع نیست ؛ این انحراف است .

 تشیّع مظهر تامّ اسلام ناب است ، مظهر قرآن است .

ما از کسانی که کمک به وحدت میکنند حمایت میکنیم ، با کسانی که ضدّ وحدت عمل میکنند مخالفت میکنیم ، از همه‌ی مظلومان دفاع میکنیم .

ان‌شاءالله آینده‌ی خوبی در انتظار است . من به شما عرض بکنم علی‌رغم رجزخوانی‌هایی که استکبار میکند و تلاش فراوانی که از لحاظ مالی و نظامی و سیاسی و امنیّتی ، استکبار و همراهان استکبار و دنباله‌های استکبار انجام میدهند ، در این منطقه و در کلّ دنیای اسلام ، آینده قطعاً متعلّق به اسلام است ؛ روزبه‌روز ان‌شاءالله عزّت اسلام بیشتر خواهد شد ، قدرت اسلام بیشتر خواهد شد . البتّه لازم است مجاهدت بشود



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - چهارشنبه 94 مرداد 29 ساعت ساعت 5:53 عصر


نفوذ و اختلاف اساس نقشه دشمن

 

نفوذ



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - سه شنبه 94 مرداد 28 ساعت ساعت 1:13 عصر


26 مرداد ماه اولین گروه آزادگان به ایران بازگشتند

بسم الله الرحمن الرحیم 

گزارش اجمالی به مناسبت بازگشت آزادگان عزیز به دامن پرمهر میهن و انقلاب اسلامی پس از سالها دوری از کشور و انقلاب اسلامی تقدیم حضور خوانندگان میگردد امید است با تهیه و تنظیم این گزارش توانسته باشیم نسبت به تنویر افکار عمومی و قدر دانی از فداکاریهای آزادگان ایثارگر قدمی برداشته باشیم به امید آزادی تمام اسرای اسلامی که در چنگال استکبار جهانی اسیرند  .
26 مرداد ماه اولین گروه آزادگان به ایران بازگشتند
تاریخ ایرانی : در روز 26 مرداد ماه 1369 اولین گروه آزادگان ایرانی پس از سالها اسارت در زندان های رژیم بعث عراق با ورود به کشور به جمع خانواده های خود بازگشتند .
این رویداد دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه ای به هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهد نامه 1975 الجزیره را پذیرفت و به شرایط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقب نشینی از مرزهای ایران و آزاد سازی اسیران ایرانی را داد .
هنگامی که رزمندگان ایرانی در زمستان سال 65 پشت دیوارهای بصره رسیدند قطعنامه 598 مطرح و در سال 1366 به تصویب سازمان ملل متحد رسید . ایرا ن در محتوای قطعنامه نکات مثبت و منفی آن را مورد تامل قرار داد بنابراین در اولین موضع گیری نه آن را رد کرد ، نه پذیرفت .

در 27 تیر ماه 1367 پذیرش قطعنامه 598 طی پیامی از طرف امام خمینی (ره) اعلام شد . عراق پذیرش قطعنامه را به منزله ضعف ایران تلقی کرد و با همراهی سازمان مجاهدین خلق ( منافقین) بار دیگر مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد . مرصاد عملیاتی بود که در پاسخ به تجاوزگری منافقین در عملیات فروغ جاویدان آنان طراحی شده و متجاوزان را به شکست کشاند .
عراق بعد از شکست که باز تاب گسترده ای در رسانه های جهانی و منطقه ای داشت ، دریافت که در تحلیل دلایل پذیرش قطعنامه از سوی ایران دچار خطا شده است . صدام در 17 مرداد 67 به ناگزیر آتش بس را پذیرفت و اعلام آمادگی کرد که وارد مذاکره شود .
پس از آتش بس و شروع مذاکرات دقیقا 2 سال طول کشید تا مبادله اسرا بین ایران و عراق به مرحله اجرا درآید ، در صورتیکه مطابق بند 3 قطعنامه 598  سازمان ملل و بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مصوب 12 اوت 1949 ، پس از مخاصمه جنگ باید تمام اسرا بدون تاخیر به کشور خود باز گردانده شوند .
شورای امنیت سازمان ملل متحد در 18 مرداد 67 قطعنامه 619 را تصویب کرد و به موجب آن گروه ناظران نظامی ایران و عراق و سازمان ملل (یونیماک) که حدود  400 نفر از 25 ملیت مختلف تشکیل شده بود در مرزهای ایران و عراق مستقر شدند .
پی گیری ها و مذاکرات فیمابین دو کشور دنبال می شد تا اینکه در 26 رمضان 1410 برابر با اوایل اردیبهشت 69 صدام  ، رییس جمهور وقت عراق طی نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری و رییس جمهور وقت خواستار مذاکرات در راستای صلح شده و پیشنهاد کرد که روز عید فطر ملاقات مستقیم در یک کشور ثالث مثل عربستان انجام گیرد . رییس جمهور وقت در پاسخ نوشت: "  ما مصممیم که در راه صلح همانند دوران دفاع ، اعتماد مردم ایران را به همراه داشته باشیم" و پیشنهاد داد قبل از تماس روسای دو کشور ، نماینده ای از سوی طرفین در کشوری ثالث وارد مذاکره شوند و در باره آنچه باید انجام گیرد گفتگو کند تا زمینه تصمیم نهایی را فراهم سازد .
باب مکاتبات باز شد و ادامه یافت تا اینکه در تاریخ 17/5/1369 ایران طی نامه ای بر معاهده 1975 تاکید کرد . رییس جمهور عراق نیز در پاسخ طی نامه ای در 22 مرداد 69 آن را پذیرفت و با تاکید بر اینکه " به هر آنچه می خواستید دست یافتید "نوشت: " مبادله فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران به سر می برند ، از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین قصر شیرین و راه های دیگری که مورد توافق قرار می گیرد صورت خواهد گرفت و ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه 17 اوت 1990 ( برابر با 29 مرداد 1369) به آن مبادرت خواهیم کرد . با این تصمیم ، ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که می خواستید و بر آن تکیه می کردید ، تحقق می یابد"
اینچنین بود که در تاریخ 26 مرداد ماه اولین گروه اسرای جنگی آزاد شده و به آغوش ملت بازگشتند . تمامی مردم ایران این پیروزی را جشن گرفته و شور و هیجانی در خانواده ها و محله ها ایجاد شده بود . در تاریخ 27 مرداد 1369 رییس جمهور ایران خطاب به صدام نوشت : " اعلام پذیرش مجدد معاهده 1975 از سوی شما تبدیل آتش بس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت ."
هاشمی رفسنجانی خود در باره نامه نگاری ها با صدام می گوید :" مکاتبات حساس و کارگشای اینجانب با صدام دیکتاتور بغداد در فضا و شرایطی خاص از بیم و امید شکل گرفت که نهایتا به آزادی آزادگان انجامید ، ضمن آنکه امروز هم وقتی حامیان سابق صدام دوباره آن نامه را می خوانند ، به خاطر ادبیات خاص آن عرق شرم بر پیشانی خویش می بینند ."
اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک ایران و اشک شوق بود .زیارت حرم امام خمینی و همچنین دیدار با آیت الله خامنه ای از نخستین برنامه ها و اقدامات مشترک آزادگان ایرانی بود . آیت الله خامنه ای در دیدار با آزادگان گفت: "  . . .  یکی از چیزهای که شما را ، دل هایتان را زنده نگه می داشت ، پر امید نگه می داشت ، یاد آن چهره و روحیه پر صلابت امام عزیزمان بود . آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند ، حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند ، راحت می شود فهمید . مساله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزاد مردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند . شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید ، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام  ، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید ."
در پی بازگشت آزادگان به ایران دستور تشکیل ستاد رسیدگی به امور آزادگان صادر شد . ستاد رسیدگی به امور آزادگان در 22 مرداد 1369  ، بر اساس قانون حمایت از آزادگان مصوب 23 آذر ماه 1368 مجلس تشکیل شد و در نخستین گام با تبادل انبوه اسرا مواجه شد و بر اساس همان قانون و با مساعدت و همراهی دیگر دستگاهها مسئولیت این کار عظیم را به دوش گرفت و تبادل بیش از 000/40 آزاده و به همین تعداد اسیر عراقی را انجام داد . این ستاد بیش از 270 واحد ستادی در سراسر کشور تشکیل داد و ارائه خدمات به آزادگان را در زمینه های گوناگون آغازکرد .

منبع            سایت دانشگاه آزاد اسلامى مشهد :

 

آزادگان

 

 



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - پنج شنبه 94 مرداد 23 ساعت ساعت 12:41 عصر


بسم الله الرحمن الرحیم


.

.