شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

بار دوم از طرف ديگر ضريح تيرى به طرف امام پرتاب نمود و حضرت ناراحت شد. بار سوم تير از پشت به جانب امام پرتاب نمود که اين دفعه امام به پشت افتادند. من از وحشت از خواب بيدار شدم. معالجه‌ام تمام شد و مى خواستم به خراسان مراجعت نمايم، لکن توقف بيشترى کردم تا آن تاجر از خراسان برگردد و از حالش جويا شوم. از مسافرت برگشت و سوالاتى کردم امام چيزى نفهميدم، تا اينکه خوابم را برايش تعريف کردم.اشک از چشمانش ج
گفت روزى وارد حرم امام رضا عليه السلام شدم و طرف پيش رو زنى دست به ضريح چسبانده و من خوشم آمد و دست خود را روى دست او گذاشتم، زن رفت طرف ديگر ضريح، من هم رفتم باز دست خود را بر روى دست او گذاشتم، رفت طرف پشت سر، من هم رفت تا دست خود را به ضريح گذاشت، دست خود را روى دست او گذاشتم، از او سوال نمودم که اهل کجائى. گفت: اهل تهران، با او رفاقت نموده و به #تهران آمديم.
عبدالله افشاري
رتبه 0
0 برگزیده
140 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
عبدالله افشاري عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top