پيام
+
[تلگرام]
پيرمردي نارنجي پوش در حالي که کودکي زخمي و خون آلوده را در آغوش داشت
با سرعت وارد بيمارستان شد
و به پرستار گفت : خواهش مي کنم به داد اين بچه برسيد
ماشين بهش زد و فرار کرد …
پرستار : اين بچه نياز به عمل داره بايد پولشو قبل از بستري و عمل پرداخت کنيد
پيرمرد : اما من پولي ندارم حتي پدر و مادر اين بچه رو هم نمي شناسم
خواهش مي کنم عملش کنيد من پول رو تا شب فراهم مي کنم و براتون ميارم
پرستار : با دکتري که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنيد
اما دکتر بدون اينکه به کودک نگاهي بيندازد گفت :
اين قانون بيمارستانه اول پول بعد عمل …
بايد پول قبل از عمل پرداخت بشه
صبح روز بعد همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به ديروز مي انديشيد
واقعا پول اينقدر با ارزشه … ؟
رايحه ي انتظار
96/9/7