شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت دماسنج
+ [تلگرام] #خيلي_قشنگ_وآموزنده زن زيبايي به عقد مرد زاهد و مومني در آمد.مرد بسيار قانع بود و زن تحمل اين همه ساده زيستي را نداشت. روزي تاب و توان زن به سر رسيد و با عصبانيت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته هاي من توجه نمي کني، خود به کوچه و برزن مي روم تا همگان بدانند که تو چه زني داري و چگونه به او بي توجهي مي کني، من زر و زيور مي خواهم! مرد در خانه را باز کرد و روبه زن مي گويد: برو هرجادلت مي خواهد!زن با نا باوري از خانه خارج شد، زيبا و زيبنده!غروب به خانه آمد . مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتي؟ گشتي؟ چه سود که هيچ مردي تو را نگاه نکرد . زن متعجب گفت: تو از کجا مي داني؟ مرد جواب داد: و نيز مي دانم در کوچه پسرکي چادرت را کشيد!زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقيب کرده بودي؟مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعي بر اين داشتم تا به ناموس مردم نگاه نياندازم، مگر يکبار که در کودکي چادر زني را کشيدم! هرکه باشد نظرش در پي ناموس کسان ... پي ناموس وي افتد نظر بوالهوسان #هر_چه‌_کني‌_به‌خود_‌کني #گر_همه_‌نيک_‌و_‌بد_کني @Quranetrat62
تسبیح دیجیتال
عبدالله افشاري
رتبه 0
0 برگزیده
140 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
عبدالله افشاري عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top