پيام
+
[تلگرام]
مرد سرمايه داري در شهري زندگي ميکرد؛
اما به هيچکس ريالي کمک نميکرد.
فرزندي هم نداشت. و تنها با همسرش زندگي ميکرد.
در عوض قصابي در آن شهر بود که به نيازمندان گوشت رايگان ميداد.
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمايه دار بيشتر ميشد مردم هرچه او را نصيحت ميکردند که اين سرمايه را براي چه کسي ميخواهي؟
در جواب ميگفت نياز شما ربطي به من ندارد.
برويد از قصاب بگيريد تا اينکه او مريض شد
احدي به عيادتش نرفت و در نهايت در تنهايي جان داد.
هيچ کس حاضر نشد به تشييع جنازه او برود...
همسرش به تنهايي او را دفن کرد
اما از فرداي آن روز اتفاق عجيبي در شهر افتاد
ديگر قصاب به کسي گوشت رايگان نداد.
او گفت کسي که پول گوشت را پرداخت ميکرد ديروز از دنيا رفت..!!
قضاوت کار ما نيست قاضي خداست
کانال عرفان
@erfane1212
زمزمه نسيم
97/9/26
freand
اره واقعا