فصل نهم : صراط
یکی از جاهای هولناک آخرت صراط است و آن جِسری است که بر روی جهنم میکشند و تا کسی از آن نگذرد داخل بهشت نمیشود .
و در روایات وارد شده است که از مو باریکتر و از شمشیر بُرَّندهتر و از آتش گرمتر است ، و مؤمنان خالص در نهایت آسانی از آن میگذرند مانند برق جهنده؛ و بعضی به دشواری میگذرند اما نجات مییابند؛ و بعضی ، از عَقَباتِ آن به جهنّم میافتند . و آن در آخرت نمونه صراطِ مستقیمِ دنیا است که دین حق و راه ولایت و متابعت حضرت امیرالمؤمنین و ائمه طاهرین از ذریّه او - صلوات اللَّه علیهم اجمعین - است و هر که از این صراط عدول و میل به باطل کرده است ، در گفتار یا کردار ، از همان عقبه از صراطِ آخرت میلغزد و به جهنم میافتد و صراطِ مستقیمِ سوره حمد اشاره به هر دو است .(323)
علامه مجلسیرحمه الله در حقالیقین از کتاب عقاید شیخ صدوقرحمه الله نقل کرده که فرمود : اعتقاد ما در عَقَباتی که بر راه محشر است آنست که هر عَقَبهای ، اسم واجبی و فرضی است از اوامر و نواهی الهی ، پس [انسان به هر عقبهای برسد که مُسمّی به اسم [آن] واجب است اگر تقصیر در آن واجب کرده است او را در آن عقبه هزار سال باز میدارند و طلب حقّ خدا در آن واجب از او میکنند ، اگر بیرون آمد از عهده آن به عمل صالح [او] که [در] پیش فرستاده باشد یا [به رحمتی از خدا که او را دریابد نجات مییابد از آن و میرسد به عقبه دیگر ، پس پیوسته او را از عقبهای به عقبه دیگر میبرند و نزد هر عقبه سؤال میکنند از آنچه او در صاحب اسم آن عقبه تقصیر کرده است ، پس اگر از همه سلامت بیرون رفت منتهی میشود به دار بقاء ، پس حیاتی مییابد که هرگز مرگ در آن نمیباشد و سعادتی مییابد که شقاوت با آن نمیباشد و ساکن میشود در جوار خدا با پیغمبران و حُجج و صدّیقین و [شفعاء(324)] و صالحان از بندگان خدای تعالی .
و اگر او را بر عقبهای حبس کنند و طلب کنند از او حقّی را که تقصیر در آن کرده و نجات ندهد آن را عمل صالحی که پیش فرستاده باشد و در نیابد او را رحمتی از جانب حقتعالی میلغزد قدمش از آن عقبه و فرو میرود در جهنم . پناه میبریم به خدای تعالی از آن .
و این عَقَبات همه بر صراط است ، و اسم یک عقبه از آنها ولایت است که همه خلایق را نزد آن عقبه باز میدارند و سؤال میکنند از ولایت امیرالمؤمنینعلیه السلام و ائمه بعد از اوعلیهم السلام ، اگر اتیان به آن کرده است نجات مییابد و میگذرد و اگر نه ، فرو میرود به سوی جهنّم چنانکه حقتعالی فرموده است :
«وَقِفُوهُمْ اِنَّهُمْ مَسؤُلُونَ»(325)؛
[«آنها را نگه دارید که از آنها سؤال میشود» .]
و أهمِّ عَقَبات ، مِرصاد است :
«اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصاد»(326)؛
«همانا پروردگارت در کمینگاه است» .
حقتعالی میفرماید : به عزت و جلال خود سوگند یاد میکنم از من نمیگذرد ظلم ظالمی .
و اسم یک عقبه رَحِم است ، و اسم دیگری امانت است و اسم دیگری نماز . و به اسم هر فرضی یا امری یا نهیی عقبه [ای است که بنده را نزد آن عقبه باز میدارند و از آن فرض سؤال میکنند . اِنتَهی . . .(327)
از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام روایت است که چون این آیه نازل شد :
«و جیءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّمَ . . .»(328)
«و بیاورند در آن روز جهنّم را . . .»
از حضرت رسولصلی الله علیه وآله وسلم پرسیدند معنی این آیه را ، فرمود که :روح الامین مرا خبر داده که چون حقتعالی اولین و آخرین را در قیامت جمع کند ، بیاورند جهنّم را با هزار مهار که کِشَند او را صد هزار مَلَک در نهایت شدت و غلظت ، و جهنّم را صدای درهم شکستن و خروش و غضب عظیم بوده باشد ، پس نَفَسی بکشد و صدایی در آن ظاهر شود که اگر نه آن باشد که حق تعالی [امر] مردم را تأخیر کرده است از برای حساب ، هر آینه همه را هلاک کند ، پس نماند هیچ بندهای از بندگان خدا نه مَلَکی و نه پیغمبری مگر آنکه فریاد کند :
«رَبِّ نَفْسی نَفْسی ؛
«پروردگارا! جانِ مرا ، جانِ مرا نجات ده»
و تو ای پیغمبر خدا! ندا کنی که : «اُمَّتی اُمَّتی و از برای امّت خود دعا کنی .
پس صراط را بر روی آن بگذارند ، از مو باریکتر و از شمشیر بُرَّندهتر ، و آن سه قَنطَره داشته باشد ، بر یک قَنطَره امانت باشد و صله رَحِم ، و بر دوم نماز ، و بر سوم عدالت پروردگار عالمیان ، یعنی حکم در مَظلَمههای بندگان ، پس مردم را تکلیف میکنند که بر صراط بگذرید ، پس در عقبه اوّل - صله رَحِم و امانت - ایشان را نگاه میدارد؛ اگر قطع رَحِم و خیانت در اموال مردم کرده باشند از این عقبه نمیگذرند تا از عهده آن بدر آیند یا به جهنم افتند و از این عقبه اگر نجات یافتند ، نماز ، ایشان را نگاه میدارد ، و اگر از این عقبه نجات یافتند عدالت الهی برای مظالم عباد ایشان را نگاه میدارد؛ و اشاره به این است آنچه حقتعالی فرموده :
«اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصاد»(329)؛
«به درستی که پروردگار تو بر سر راه یا در کمینگاه است» .
و مردم بر صراط میروند و بعضی به دست چسبیدهاند و بعضی یک پایش لغزیده به پای دیگر خود را نگاه میدارد و ملائکه بر دور ایشان ایستاده و دعا و ندا میکنند که ای خداوند حلیم بردبار! بیامرز و عفو کن به فضل خود و سالم بدار و به سلامت بگذران ایشان را ، و مردم میریزند در آتش مانند شب پره ، پس کسی که به رحمت خدا نجات یافت و گذشت میگوید : اَلحَمدُ للَّهِ ، و به نعمت خدا تمام میشود اعمال صالحات و نموّ میکند حسنات و حمد میکنم خداوندی را که نجات داد مرا از تو بعد از آنکه ناامید شده بودم به منّت و فضل خود به درستی که پروردگار ما آمرزنده و شکر کننده است عملهای بندگان خود را .(330)
ثقه جلیل حسین بن سعید اهوازی از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام روایت کرده که مردی آمد نزد حضرت ابوذر - رضی اللَّه تعالی منه - بشارت داد او را به اولاد آوردن گوسفندانش ، پس گفت : ای ابوذر! مژده باد تو را که گوسفندت اولاد آورده و بسیار شدند . [ابوذر] فرمود : مسرور نمیسازد مرا بسیاریِ ایشان و دوست ندارم این را ، پس آنچه کم باشد و کفایت کند ، بهتر است نزد من از آنچه بسیار باشد و مشغول کند ، همانا شنیدم که پیغمبر خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود : بر دو طرف صراط ، روز قیامت رَحِم و امانت است ، پس در وقتی که بگذرد بر آن کسی که صله کننده رَحِم و اداء کننده امانت است ، آن دو طرف صراط نمیگذارند که بیفتد در آتش .(331)
و در روایت دیگر است [که اگر بگذرد خیانت کننده در امانت و قطع کننده رَحِم ، با این دو خصلت نفع ندهد او را عملی دیگر ، و صراط بیفکند او را در آتش .(332)
حکایت
سیّد اَجَلّ اَکمَلِ مُؤَیّد ، علاّمه نِحریر ، بهاء الدین ، سیّد علی بن سید عبدالکریمِ نیلیِ نجفی - که جلالت شأنش بسیار ، و مناقبش بیشمار است و تِلمیذِ شیخ شهید و فخر المحقّقین است - در کتاب «اَنوارُ المُضیئَة» در ابواب فضایل حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام به مناسبتی این حکایت را از والدش نقل کرده که در قریه نیله که قریه خودشان باشد شخصی بوده که تولیت مسجد آن قریه با او بود ، روزی از خانه بیرون نیامد ، او را طلبیدند عذر آورد که نمیتوانم ، چون تحقیق کردند معلوم شد که بدن او به آتش سوخته ، سوای دو طرف رانهای او تا طرف زانوها که از آسیب سوختن محفوظ مانده ، و دیدند درد و اَلَم او را بیقرار کرده . سبب آن را پرسیدند .
گفت : در خواب دیدم که قیامت برپا شده و مردم در حَرَجِ عظیمند و بسیار به آتش میروند و به بهشت کم میروند و من از کسانی بودم که به بهشت مرا فرستادند ، همین که رو به بهشت میرفتم به پلی رسیدم که عرض و طول آن بزرگ بود ، گفتند که این صراط است پس ما از روی آن عبور کردیم و هر چه از آن طیّ میکردیم عرضش کم ، و طولش بسیار میگشت تا بجائی رسید که مثل تیزی شمشیر شد ، نگاه کردیم در زیر آن دیدیم که وادی بسیار بزرگی است و در آن آتش سیاهی است ، و در آن جمرههایی مثل قلههای کوهها ، و مردم بعضی نجات مییابند [و] بعضی در آتش میافتند و من پیوسته میل میکردم از طرفی به طرف دیگر ، مثل کسی که بخواهد بیفتد تا خود را رسانیدم به آخر صراط ، به آنجا که رسیدم نتوانستم خودداری کنم که ناگاه در آتش افتادم و فرو رفتم در میان آتش ، پس خود را رساندم به کنار وادی و هر چه دست انداختم دستم به جایی بند نشد و آتش مرا پایین میکشید به قوّتِ جریانِ خود ، و من اِستِغاثه میکردم ، و عقل از من پریده بود ، پس مُلهَم شدم به آنکه گفتم : یا علیّ بن ابیطالب ، پس نظر افکندم دیدم مردی به کنار وادی ایستاده ، در دلم افتاد که او علیّ بن ابیطالبعلیه السلام است . گفتم : ای آقای من ، یا امیرالمؤمنین! فرمود : دست خود را بیا [و] ر نزدیک ، پس کشیدم دست خود را به جانب آن حضرت ، پس گرفت دست مرا و کشید مرا بیرون و افکند مرا بر کنار وادی ، پس آتش را از دو طرفِ رانِ من دور کرد به دست شریف خود که من وحشت نموده از خواب جستم و با این حال خود را دیدم که میبینید و سالم نمانده بدن من از آتش مگر آنجایی که امام دست مالیده . پس مدّت سه ماه مرهم کاری کرد تا سوختهها بهتر شد و بعد از آن کم بود که نقل کند این حکایت را به جهت احدی مگر آنکه تب میگرفت او را ، اِنتَهی (333)
ذکر چند عمل برای سهولت گذشتن از این عقبه غیر از صله رَحِم و اداءِ اَمانت که گذشت :
اول سیّد بن طاووس در کتاب اقبال روایت کرده که در شب اول ماه رجب بعد از نماز مغرب بیست رکعت نماز کند به حمد و توحید ، و بعد از هر دو رکعت سلام دهد تا محفوظ بماند خودش و اهل و مال و اولادش ، و از عذاب قبر در پناه باشد ، و از صراط بیحساب مانند برق بگذرد .(334)
دوم روایت شده که هر که شش روز از ماه رجب روزه بگیرد . . . از آمِنین باشد روز قیامت و بگذرد بر صراط بِغَیرِ حساب . . .(335)
سوم و نیز سید روایت کرده که کسی که در شب بیست و نهم شعبان ده رکعت نماز کند [و] بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و «ألْهیکُمُ التَّکاثُر» ده مرتبه و «مُعَوَّذَتَین» ده مرتبه ، و توحید ده مرتبه ، عطا فرماید حقتعالی به او ثواب مجتهدین ، و سنگین کند میزان او را از حَسَنات ، و آسان گرداند بر او حساب را ، و بگذرد بر صراط مثل برق جهنده .(336)
چهارم در فصل سابق گذشت که هر که زیارت کند حضرت امام رضاعلیه السلام را با آن دوری قبر شریفش ، آن حضرت بیاید نزد او در سه مَوطِنِ روزِ قیامت تا او را خلاصی بخشد از اهوال آنها که یکی از آنها نزد صراط است .(337)
لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - جمعه 94 تیر 6 ساعت ساعت 12:4 صبح
دربــاره ی ما
من کیستم ؟ بنده خدا که آفریده شده از خاک و طفلی بوده نا توان بتدریج توان خود را باز یافته , آنگاه نو جوانی و جوانی و میانسالی را پشت سر نهاده و به کسوت پیری نائل گشته است , عنقریب دعوت حق را لبیک گفته و به دیار باقی خواهد شتافت . در برزخ در گرو اعمال خویش به سر خواهد برد تا به صور دمیده شود و به اذن پروردگار بر انگیخته شده و بسوی عرصات محشر رانده خواهد شد , پس از گرفتاری های روز حساب معلوم نیست چگونه از صراط عبور خواهد کرد و چشم امید به فضل خداوند رحمن و رحیم و یاری ائمه معصومین علیهم السلام دارد که به فریادش برسند و از نجات یافتگان باشد تا از نعمتهای وعده داده شده متنعم گشته و خلود در بهشت نصیبش گردد ان شاءالله .
منوی اصــــلی
آمار و اطلاعات
موضوعات وب
نــوشته های پیشین
پیونــدهای روزانه
لینک های مفید
وصیت نامه شهدا
اوقات شرعی
ویدئو
دیــگر امکانات