بسم الله الرحمن الرحیم

درمان اطباء

الف -  مردى نزد پزشک رفت و گفت : دلم درد مى کند.
پزشک پرسید : چه خورده اى ؟
گفت : یک من گوشت گاو ، چهل تا تخم مرغ ، دو تا ماهى ، یک قالب یخ .
پزشک : اگر از این مرض هلاک نشدى ، خودت را از پشت بام پرت کن ، قطعا راحت مىشوى .
ب -  شخص دیگرى به طبیب مراجعه کرد که ضعف معده دارم .
طبیب پرسید : چه خورده اى ؟
گفت : چند روز اشتهائى به غذا نداشتم . امروز صبح پنج من خربزه ، یک من نان ، بیستعدد انار، یکمن حلوا و ...خوردم ، ولى دیگر نتوانستم چیزى بخورم .
طبیب برایش نسخه نوشت : یکمن شیرخشت ، دومن ترنجبین ، سه من آلوبخارا ، چهار من گلاب .
مریض اعتراض کرد : این چه نسخه اى است ؟ چه کسى مى تواند این همه دارو را بخورد؟
طبیب : آن مرض جز این درمان ندارد.
ج -  رباخوارى مقدس نما بیمار شد . براى درمان نزد طبیب رفت پزشک پس از معاینه گفت : دواى درد شما شراب است .
بیمار : هرگز شراب نمى خورم .
پزشک : چرا؟
بیمار : چون حرام است و به جهنم مى روم .
پزشک : اگر نخورید ، زودتر خواهید رفت .



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط عبدالله افشاری در یادداشت ثابت - یکشنبه 94 اردیبهشت 14 ساعت ساعت 1:34 صبح